تهیه و تنظیم : تیمور رضایی
اگر نگاهی موشکافانه و دقیق به نامه های اداری ، بخش نامه ها ، گزارش ها ، نمونه سؤالات امتحانی ، مقالات و به طور کلّی «نوشته » ها بیندازیم می توانیم درشماری از آنها دهها غلط از جهات گوناگون از جمله علایم نگارشی ، نکات دستوری و املایی ، محتوا ، بیان ، آراستگی و... مشاهده کنیم .
آنچه که نگارنده بیشتر از همه در آنها مشاهده کرده ام این موارد هستند : 1- کاربرد نادرست نشانة مفعول (را ) .2- حذف فعل بدون قرینه 3- به کار بردن زیاد و نادرست وجه یا عبارت وصفی 4- به کار بردن زیاد فعل مجهول 5- دراز نویسی 6- استفاده زیاد از تعابیر کلیشه ای مانند « عدم » ؛ « جهتِ » ؛ « در راستای ِ » و ... 7- تحمیل قواعد زبان عربی بر زبان فارسی و...
واضح است که نام بردن از غلط های نگارشی ، دستوری و املایی و روش اصلاح آنها به کتابی جداگانه نیاز دارد . به خاطر داشته باشیم که مهم ترین وظیفة زبان برای ایجاد ارتباط بین انسانهاست و این ارتباط پیام باید ساده ، کوتاه ، روان و بدون هر گونه ابهام باشد ، متأسفانه بعضی وقتی قلم به دست می گیرند به جای این که ساده نویسی را الگوی خود قرار دهند سعی می کنند از عبارات و واژه های دشوار ، کلیشه ای و قالبی ، طولانی و نامفهوم استفاده کنند . دراین جا می کوشیم به مهم ترین اشکالات موجود در نوشته ها اشاره کنیم .
1- نشانة مفعول بی واسطه (را )باید در جای درست و شایسته بنشیند تا هم مفهوم به درستی انتقال یابد و هم جمله زیبا گردد مکان « را » پس از مفعول است . در جملة زیر « ابتکار شما » مفعول است و آنچه پس از آن آمده ، وابستة مفعول به شمار می رود . پس باید حرف نشانة « را » پس از « ابتکار شما » قرار گیرد و نه پس از « نشریه » یا « داشته باشد » : ابتکار شما را در انتشار این نشریه که می تواند در رشد تحقیقات نقشی بسزا داشته باشد ، تحسین می کنیم . » اگر مفعول وابسته بگیرد ؛ مثلاً مضاف الیه ، نشانة مفعول بعد از آن می آید : دیروز داستانِ ضرب المثلِ « یک بام و دو هوا »را خواندم .
2- حذف فعل ، بدون وجود قرینه درجمله ، اشتباه است . حذف به قرینه ؛ یعنی فعل مشترک چند جملة مربوط به هم را فقط در آخر جمله بیاوریم . مانند : بزرگی به عقل است ، نه به سال . ( درست ) ، اما در این جمله چون افعال قرینه نیستند غلط است : مدارک را تحویل و رسید بگیرید . بنویسیم : مدارک را تحویل بدهید و رسید بگیرید . 3- فعل وصفی یا وجه وصفی همان ساخت صفت مفعولی ( = بن ماضی + ه ) است که کارکرد فعلی می یابد . درستی کاربرد فعل وصفی چند شرط دارد : 1- فاعل جمله وصفی و صرفی یکی باشد 2- نبودن واو بعد از فعل وصفی 3- بودن ویرگول پس از فعل وصفی ؛ مثلاً جملة : به خانه رفته ، غذا خوردم ( صحیح ) و جملة : به خانه رفته و غذا خوردم ( غلط است )؛ اگر فعل ، پس از این گونه فعل ها ، ماضی نقلی ، ماضی التزامی و یا ماضی بعید باشد ، فعل مورد نظر نیز همان نوع فعل پس از خود است که فعل مُعین آن به قرینه لفظی حذف شده است . او کتاب را بازکرده و خوانده است ( هردو = ماضی نقلی ) ، او کتاب را باز کرده و خوانده بود ( هر دو = ماضی بعید ) ، شاید او کتاب را باز کرده و خوانده باشد ( هر دو = ماضی التزامی ) .4- فعل مجهول ، از گرته برداری های دستوری مترجمان ما ، یکی این بوده است که فعل های مجهول زبان انگلیسی را به فعل مجهول فارسی برگردانده اند . با عنایت به ساختار دستوری متفاوت این دو زبان ، بسیاری از فعل های مجهول که در زبان ما رایج شده اند هیچ توجیه منطقی ندارد . در این جمله ها اغلب از حرف اضافه مرکّب ( به توسطِ ، از سوی ، به وسیله ، و... ) استفاده می شود . مثال : قانون اساسی توسط نمایندگان مجلس خبرگان تنظیم و تصویب شده است . ( غلط ) ، قانون اساسی را نمایندگان مجلس خبرگان تنظیم و تصویب کرده اند . ( صحیح ) . 5 – دراز نویسی ، به جای عبارت ها و ترکیب های طولانی از مصادر کوتاه تر استفاده کنیم :
ننویسیم بنویسیم ننویسیم بنویسیم
به رشته تحریر در آوردن نوشتن مورد استفاده قرار دادن استفاده کردن
به منصّه ظهور رساندن ظاهر شدن اطلاع حاصل کردن اطلاع یافتن
به قتل رساندن کُشتن مورد تعقیب قرار دادن تعقیب کردن
6- کاربرد درست فعل مرکّب : آوردن کلمة « را » میان دو بخش فعل های مرکّب، اشتباه است به جای جملة « من گول سخنان تو را نمی خورم » بهتر است بگوییم : « من از سخنان تو گول نمی خورم . »
7- قواعد خاص ّ یک زبان را بر زبان دیگر تحمیل نکنیم : 1- تنوین دادن به واژه های فارسی یا غیر عربی مثل زباناً ، تلفناً، گاهاً
2- افزودن علامت جمع عربی به واژه های فارسی یا غیر عربی مثل پیشنهادات ، گرایشات ، پاکات ، بازرسین
3- ساختن جمع مکسّر از واژه های فارسی مثل اَکراد ، اَلوار 4- به کاربردن ساخت « جمعِ جمع » مثل امورات ، اسلحه ها ، اولاد ها 5- افزودن علامت مصدر جعلی عربی به واژه های فارسی مثل خوبیّت ، دوئیّت 6- جمع بستن صفت به تقلید از عربی مثل ائمه معصومین ، علمای افاضل 7- مؤنث آوردن صفت به تقلید از عربی مثل بازرس محترمه ، نامه های وارده ، زن شاعره و...
8- ترکیب واژة فارسی با عربی به شیوة عربی مثل حسب الفرمان ( فرمان ، فارسی است ) 9- آوردن صفت نسبی به شیوة عربی مثل نظامی گنجوی ( صحیح : گنجه ای ) .
بنویسیم ننویسیم بنویسیم ننویسیم
همان طور که اطلاع دارید همان طور که مسبوقید به مزایده می گذارد به مورد مزایده می گذارد
با احترام به اطلاع می رساند محترماً اِشعار می دارد امیدوار است رجاءِ واثق دارد
به پیوست ارسال می شود به ضمیمه ایفاد می گردد از همکاری شما بسیار ممنونم همکاری شما موجب مزید امتنان است
خواهشمند است در این باره متمنی است اقدام لازم هنوز مجوز ساخت ندارد هنوز از مجوز ساخت برخوردار نیست
اقدام شود را مبذول دارند او به موضوع بی اعتناست او به موضوع بی تفاوت است
خدمتگزار خدمتگذار سیاست گذاری سیاست گزاری
انضباط انظباط خرده مالک خورده مالک
راپرت / راپورت لاپرت / لاپورت اطلاع رسیده اطلاع واصله
باقیاتِ صالحات باقیات و صالحات نعناع نعنا
پلاکارد(= شعار نوشته ) پلاکارت اشتراک مساعی تشریک مساعی
قدر دانی تقدیر بخشی از کلام فرازی از کلام
ناگزیر غیر قابل اجتناب کج و مُعْوَج کج و مَعْوج
مثمر / ثمر بخش مثمرثمر مفید / سود بخش مفید فایده
مُقِر آمدن ( = اعتراف کردن ) مُقُر/ مُغُر آمدن نامه مورّخ / به تاریخ نامه مورخه
دیدگاه نقطه نظر گاهی / گهگاه هرازگاه
خورده بُرده خُرده برده زمین مفروز ( = جدا شده ) زمین مفروض
ضرب الاجل ضرب العجل فرغون فرقان / فُرقون
لشکر لشگر عسکر عسگر
مطمح نظر مطمع نظر ملا نُقطی ملا لغتی
سؤال سئوال رئیس رییس
غیره ذلک غیره و ذلک معتنابه متنابه
با وجود این با این وجود علیه / بر ضدّ او بر علیه
در درب در بارة / در خصوص در رابطه با / در این رابطه
به منظورِ / برای در راستای مذکور فوق الذکر
مُهر شده / مُهر خورده ممهور برای ِ/ به منظورِ جهت
کاندیدا کاندید کافی مکفی
تلفّظ درست چند واژه : مُشاع ، تِراکْت terakt ؛ فِنس fens ؛ رانگ سایدwrong side(به غلط رامسه) طرف غلط؛دیتا شوdata show